بازنشر: جامعهٔ ایرانی و مردسالاری
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
در مورد جامعهٔ ایرانی متأسفانه خیلیها دید نادرستی دارند که معمولاً باعث سرخوردگی جمعی میشه. جامعهٔ ایرانی عمیقاً مردسالار و پدرسالاره. این طرز تفکر بهشدت در فرهنگ نفوذ داره و در مورد قریببهاتفاق ایرانیها صدق میکنه. حالا ممکنه در بعضی افراد شدت کمتر یا بیشتری داشته باشه؛ ولی وجود داره. اگر فردی خودش تلاش نکنه که این باور فرهنگی رو کنار بذاره، نه دلیلی داره و نه مشوقی که باعث بشه از این تفکر ارتجاعی فاصله بگیره. جنسیت هم دخالتی نداره. زنان ایرانی هم به اندازهٔ مردان به این تفکر باور دارند. این ایدئولوژی متحجر یه پکیج کامله و همهٔ اجزاش رعایت میشه. مثلاً زن یه کالاست و سکس نشانهٔ قدرت. مرد مجازه که هر رفتاری با زن که جنس دوم حساب میشه داشته باشه. اگر مخفی بمونه بهتر؛ ولی اگر افشا هم شد خیلی مهم نیست. تمام افراد جامعه سعی میکنند که ماله بکشند و بدن زیر فرش. برای همینه که اگه زن ایرانی سکس آزاد داشته باشه میشه شکست؛ ولی اگه مرد ایرانی پورناستار باشه یا تجاوز کرده باشه میشه پیروز و باعث سرفرازی. [من، ایلیا با این مورد تجاوزش موافق نیستم و معتقدم توی فرهنگ ایرانی شخص متجاوز رو پیروز خطاب نمیکنن.] این جامعه کسی رو به خاطر حمایت از تجاوز و متجاوز کنسل نمیکنه. […] مثال واضح، نامجو، آغداشلو و این آیسان اسلامی. در واقع حتی اگر کنسل هم بکنه فایدهای نداره. اگر همین الآن اون ۱۴ میلیون نفر همه آیسان اسلامی رو آنفالو کنند فرقی تو اعتقادات مردم ایجاد نمیشه. اساساً کنسل مال کسیه که حرف مخالف عقاید عموم جامعه بزنه یا کار مغایر با عرف فرهنگ انجام بده. در غیر اینصورت کنسلشدن و نشدن بحث جانبیایه. یه بخشی از راهحل اینه که ملت کمتر خودشون رو گول بزنند. بپذیرن که افکار غلطی دارن و تاریخانقضای فرهنگشون گذشته. مهمتر از این اما این واقعیته که فرهنگسازی از بالا اتفاق میافته: آموزش درست و قوانین و مجازات درست. شما همین مورد اخیر قتل این دختر نازنین رو ببینید. دو راه برای خانوادهٔ مقتول وجود داره: یا باید قصاص بخوان که از اساس غلط و بدویه و در این مورد احمقانه باید نصف دیهٔ قاتل رو هم به خانوادهش بدن. یا باید رضایت بدن و یه قاتل و متجاوز دوباره تو جامعه رها بشه. مقایسه کنید با کشورهای دیگه. – بازنشر از یکی از شبکههای اجتماعی (ناشناس)
بازنشر لزوماً به معنای موافقت تام یا حتی ناقص نیست؛ صرف تشویق به خواندن و نقد و بازخورد محرک انتشار دوباره است.