داغ جدایی

۴ فروردین ۱۴۰۴

اگر ترانه‌ها و نغمه‌های رهی معیری را در «گنجور» دیده باشید، شمارهٔ ۵۰ آن‌ها با عنوان «داغ جدایی» در بخش ترانه‌های پایین شعر، به جایی پیوند داده نشده است. امروز، ۴ فروردین ۱۴۰۴ – مصادف با نود و سومین زادروز حبیب‌اللّه بدیعی – کانال «موسیقی گل‌ها» در تلگرام، برای نخستین بار اقدام به انتشار این ترانه به ضمیمهٔ یک سازوآواز کرد.

تصویری از حبیب‌اللّه بدیعی، رویا، ناصر رستگارنژاد و کورس سرهنگ‌زاده، احتمالاً در نیویورک

در این ساز و آواز، فرهنگ شریف (متولد ۳ فروردین) نیز همکاری داشته است. این برنامه در سال ۱۳۴۳ ه.ش. در دستگاه شور اجرا شده و تصنیف آن به عنوان بهترین ترانهٔ سال برگزیده شده است.


تصنیف «داغ جدایی»

آهنگ و تنظیم: حبیب‌اللّه بدیعی شعر: رهی معیری خواننده: مرضیه نوازندگان: ارکستر باربد (به رهبری بدیعی)

ساقیا امشب کجایی؟ تا ز خود یابم رهایی بی تو از داغ جدایی سوختم آتش گرفتم تا گذشتی دامن‌افشان دورم از دل، سیرم از جان وز غمت چون شمع لرزان سوختم، آتش گرفتم من سراپا اشک و آهم شعله بارد، از نگاهم شمع طرب بودی مرا، امشب چرا، از دیده نهانی؟ رفتی و از سودای تو، دارد دلم، داغی که ندانی داشتم آسودگی در کوی تو سوختم چون شمع و گل، بی روی تو از خاطرم ای شادی محفل، نرفتی از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی

سازوآواز

آواز: مرضیه شعر: عاشق اصفهانی ویولن: حبیب‌اللّه بدیعی تار: فرهنگ شریف تنبک: امیرناصر افتتاح

دردم نه همین است که بستند پرم را ترسم نرسانند به گلشن خبرم را

از حسرت مرغی که جدا مانده ز گلشن آگه نشدم تا نشکستند پرم را

گردی‌ست ز من باقی و ترسم که تو از ناز تا باز کنی چشم نیابی اثرم را

بودند به هم روز و شب آیا که جدا کرد؟ از روشنی روز شب بی‌سحرم را

چون لاله من آن روز که سر بر زدم از خاک پیوست به داغ تو محبت جگرم را

«عاشق» منم آن نخل که از سردی ایام یک‌باره برافشاند قضا برگ و برم را


#موسیقی #سازوآواز #تصنیف #شعر #مرضیه #بدیعی #رهی #شریف #افتتاح #زادروز